سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تلخى این جهان شیرینى آن جهان است و شیرینى این جهان تلخى آن جهان . [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 91 بهمن 23 , ساعت 10:24 عصر

بر اساس مصوبه 6 تیرماه 1391، شورای برنامه ریزی آموزش عالی گرایش « مهندسی سیستم های سلامت » به گرایش های کارشناسی ارشد مهندسی صنایع افزوده شد، بر همین اساس گرایش « مدیریت مهندسی » نیز جایگزین « سیستم و بهره وری » شده است.

 

اطلاعات بیشتر در خصوص کاربرد مهندسی صنایع در سلامت و درمان :

دکتر سپهری : « ما به قدر کافی پا جای پای دیگران گذاشته ایم! » گفتگوی اخبار مهندسی صنایع ایران با دکتر سپهری در خصوص کاربرد مهندسی صنایع در بهداشت و درمان

جناب دکتر، بحث کاربرد مهندسی صنایع در بهداشت و درمان از کجا شروع شد؟

حوزه مهندسی صنایع در سلامت و درمان یکی از حوزه هایی است که مغفول مانده و عملا می توان گفت که در دنیا بحث سلامت و درمان گرفتار مشکلات سیستمی است و برای رفع این مشکلات بهترین راهکار و بهترین رویکرد، دیدگاه و رویکرد های مهندسی صنایع است، خوشبختانه در دنیا متوجه این مساله شده اند و در کشورهای غربی شروع به استفاده از این حوزه ها کرده اند.

در امریکا این رشته تقریبا از سال 2009 ایجاد شده و آهسته آهسته در حال شکل گیری است مثلا در دانشگاه US University of Southern California رشته کارشناسی ارشد مرتبط با مهندسی صنایع شکل گرفته، در دانشگاه جورجیا تک هم در سال 2010 این کار را انجام داده اند، اخیرا من دیده ام که خیلی از دانشگاه های دیگر کشور های غربی و امریکا نیز این کار را انجام داده اند.

به علاوه مشکلات سیستمی باعث شده که این ها رویکرد و راهکار دیگری پیدا نکنند به دلیل اینکه سالیان سال با این مشکلات رو برو بوده اند و حالا یک مفر خیلی جدی پیدا شده، در انجمن های علمی مرتبط هم به عنوان مثال INFORMS امریکا، یک جامعه ای تحت همین نام با نام health application society  هست که در حوزه های تحقیق در عملیات فعالیت می کند و همچنین در انجمن مهندسی صنایع امریکا هم یک health system engineering society شکل گرفته و این خود نشان می دهد که نیازهای جدی در این زمینه وجود دارد، وقتی به کنفرانس مهندسی صنایع و تحقیق در عملیات نگاه می کنیم مسیر رشد مقالاتی که در ارتباط با تحقیق در عملیات در سلامت و درمان است رو به رشد بوده و از یک رشد قوی و مناسبی هم برخوردار است، بنا بر این، این عوامل نشان می دهد که نیازها خیلی جدی است.

ما هم در ایران همین کارها را انجام دادیم، خوشبختانه توسط کمیته تخصصی مهندسی صنایع که از زیر مجموعه های گروه فنی و مهندسی شورای عالی برنامه ریزی در وزارت علوم است یک دوره کارشناسی ارشد به نام مهندسی سیستم های سلامت تثبیت شده و در حال طی مراحل قانونی است که انشا ا… به طور رسمی قابل ارائه در دانشگاه های کشور، در دانشکده های مهندسی صنایع خواهد بود.

 

آیا کار عملی در حوزه مهندسی صنایع در بهداشت و درمان در جایی انجام شده ؟

ما از چندین سال پیش، حدود 6، 7 سال پیش وارد این حوزه شدیم و تعدادی پروژه ها و پایان نامه های کارشناسی ارشد و دکتری در این حوزه شروع به کار کرد، تعدادی از آن ها به انتها رسیده، تعدادی در نیمه راه است و بعضی هم تازه شروع شده است. یک حسنی که این مساله دارد این است که یک دید خوبی که در دانشجویان و فارغ التحصیلان وجود دارد دید سیستمی است، و این دید سیستمی و کلان نگر و جامع نگر اگر با رویکرد حل سیستمی و حل مساله باشد به یک بنگاه کمک خواهد کرد، حالا این بنگاه هر بنگاهی می تواند باشد، بنگاه تولیدی باشد یا بنگاه خدماتی باشد، به هر حال قطعا موثر خواهد بود. خوشبختانه مهندسی صنایع در ایران به این صورت است که هر جا که مهندسان صنایع حضور پیدا کرده اند، منشا اثر و خیر و برکت بوده اند.

اگر ما بتوانیم ورود مهندسین صنایع در حوزه بهداشت و درمان یا سلامت و درمان جدی بگیریم چندین فایده دارد، یکی اینکه از یک طرف با مسائل و ملاحظاتی که در حوزه سلامت و درمان است سیستماتیک برخورد می شود و از بعد هزینه ای، اجرایی و زمانی قطعا صرفه جویی هایی را در پی خواهد داشت و از طرف دیگر هم باعث می شود که مهندسان صنایع وظیفه اساسی که در سطح جامعه دارند به ملسه ظهور برسانند و بتوانند منشا اثر و خیر و برکت باشند.

یک نکته دیگری که وجود دارد این است که عملا اقتصاد کشور یا به طور کلی اقتصاد دنیا به سمت و سویی حرکت می کند که بخش تولید درصد کمتری از اقتصاد را به خود اختصاص می دهد و بیشتر

بخش ها خدماتی است، در حال حاضر در امریکا حدود 70 درصد کسب و کارها، خدماتی است، در کشور خودمان هم این رقم بالای 50 درصد است، در این میان بخش خدمات بهداشت و درمان دارای سهمی عمده در بخش کسب و کارهای خدماتی است. در کشور ما نزدیک به 8 درصد از GDP کشور را بخش سلامت و درمان تشکیل می دهد که من تصور می کنم رقم واقعی آن در حدود 10 درصد باشد.

به طور کلی 10 درصد اقتصاد متعلق به بهداشت و درمان است و این بخش، بخشی است که تمام آحاد جامعه با آن درگیر هستند، از قبل از تولد تا پایان زندگی هر فرد. هیچ بخشی به این اندازه در گیر نیست و با توجه به این مسائل، می طلبد که به آن توجه بیشتری داشته باشیم و پای مهندسین صنایع را خیلی جدی تر، محکم تر و استوارتر در حوزه بهداشت و درمان باز کنیم.

 

مهندسین صنایعی که علاقه مند هستند در این زمینه کار کنند، از کجا باید شروع کنند؟

من معتقدم افرادی که در حوزه بهداشت و درمان کار می کنند، اعم از مدیران ارشد، پزشکان، جراحان، پرستاران، تکنسین ها و سایر افرادی که در حوزه بهداشت و درمان فعالیت دارند، افراد خیلی بزگورار و خوب جامعه هستند که پذیرفته اند در این بخش کار کنند، کار کردن در این بخش واقعا نیاز به عشق و علاقه دارد و این ها افراد محترم و دوست داشتنی هستند.

من خیلی دلم می خواهد به مهندسین صنایع توصیه کنم که به این جمع بپیوندند و در کنار این بزرگواران که تعبیر من از آن ها عنوان سلامت پیشگان است، در کنار این سلامت پیشگان قرار بگیرند و بتوانند منشا اثر باشند.

بهترین راهکار در این مورد این است که مهندسین صنایع با این افراد مانوس شوند، به درمانگاه، بیمارستان یا یک مرکز بهداشتی بروند و ببیند آن ها چه مسایلی دارند، چه ملاحظاتی دارند، با واژگان و حوزه دانش یا دومین آنجا آشنا شوند و بعد حوصله به خرج بدهند،  وقتی حوصله به خرج بدهند آهسته آهسته مانوس می شوند، مثلا اگر الان یک نفر بخواهد وارد حوزه تولید شود وقتی وارد کارگاه شود شاید در روز اول و دوم یا هفته اول بتواند ملاحظاتی را تشخیص بدهد و خیلی راحت وارد حوزه کاری شود، اما در حوزه بهداشت و درمان قدری تامل و تحمل بیشتری می خواهد بنا بر این پیشنهاد من این است که مهندسان صنایع وارد این حوزه شوند، حتی اگر پزشک خانوادگی دارند یا دوستانی دارند که پزشک هستند، با آن ها صحبت کنند.

نکته مهم این است که این بزرگواران وقتشان بسیار تنگ است و عمدتا به دنبال سرویس دادن و خدمت رساندن به بیماران هستند و وقت و حوصله ای برای ارایه توضیحات مبسوط باقی نمی ماند، بنا بر این من رکن اساسی موفقیت یک مهندس صنایع در حوزه بهداشت و درمان را مشاهده می دانم، به مراکز بهداشتی و درمانی بروند و ساعت ها، روزها و هفته ها به مشاهده بپردازند تا متوجه شوند در آن جا چه می گذرد، بعد توجه آن ها را جمع کنند و آرام آرام بگویند مثلا اگر در این جا این کار را انجام دهیم خیلی بهتر است، و اگر آنجا آن کار را انجام بدهیم بهبود صورت می گیرد تا آن ها به طور ملموس تاثیر گذاری مهندسی صنایع را متوجه شوند.

سال هاست که بحث lean در مهندسی صنایع وجود دارد، همین مبحث در سلامت و درمان بسیار جدی تر است و lean health care یا سلامت ناب بحث خیلی جدی است، بحث های شش سیگما و بحث های کیفیتی نیز کاربرد زیادی در سلامت و درمان دارند، به طور کلی تمامی ابزار های مهندسی صنایع می تواند در حوزه بهداشت و درمان موثر واقع شود چرا که تمامی چارچوب های سیستمی در این حوزه وجود دارد، فقط نیاز به وقت گذاشتن و مشاهده است.

یک بحث جالب دیگری که در این حوزه وجود دارد این است که مثلا اگر بخواهید در حوزه تولید از دانش مهندسی صنایع استفاده کنید قاعدتا باید از درصد بهبود قانع کننده ای در حدود 10 تا 15 درصد برخوردار باشید اما در حوزه سلامت و درمان اگر شما یک درصد هم بهبود بدهید یک درصد ارزشمند است، مثلا در بیمارستانی که 15 هزار عمل انجام می شود، اگر شما بتوانید یک درصد بهبود بدهید می شود 150 بیمار. یعنی 150 ایرانی زودتر می توانند به عمل برسند و سلامت خودشان را زودتر به دست خواهند آورد.

گاهی اوقات از من می پرسند که « حالا این کار چه اثری دارد؟! »، من می گویم اگر کاری که ما انجام می دهیم باعث شود یک بیمار 5 دقیقه زودتر از اتاق عمل خارج شود، و این فرد متعلق به یک خانواده 5 نفره باشد، 25 دقیقه این هم وطنان زودتر خوشحال می شوند که این خیلی ارزش دارد و اصلا قابل محاسبه اقتصادی نیست، این امر هیچ وقت در حوزه تولید حاصل نمی شود، ممکن است ما بتوانیم بحث تولید را از جای دیگری وارد کنیم، اما سلامت و درمان را نمی توان!

امنیت، سلامت و درمان و تعلیم و تربیت سه رکن هر جامعه است، این ها باید درون هر جامعه ای شکل بگیرد و قطعا باید به این مساله پرداخته شود و من امیدوارم که انشا ا… پای مهندسین صنایع خیلی جدی تر به حوزه بهداشت و درمان باز شود.

 

آیا شما تالیفی در این زمینه دارید؟ یا قصد دارید در آینده تالیفی در این خصوص داشته باشید یا کارگاهی در این رابطه طراحی بنمایید؟

ما با تیم دانشجویی که با ما همکاری می کنند یک سری کارهایی انجام داده ایم، اولین PHD که ما در این زمینه داریم که موضوعشان زمان بندی اتاق عمل بوده انشا ا… به زودی در مقطع دکترا فارغ التحصیل می شود که ایشان عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان شده اند، تعداد زیادی از دانشجویان کارشناسی ارشد که در این زمینه کار کرده اند فارغ التحصیل شده اند، تعداد زیادی از مقالات را منتشر کرده ایم. در حوزه های زیادی کار کرده ایم.

مثلا در درمان سنگ کلیه مقاله ما در مجله علوم پزشکی دانشگاه تهران چاپ شده، مقاله دیگری در زمینه زمان بندی داریم که در مجله advance operational research منتشر شده است، مقاله دیگری در زمینه RFID داشتیم که در مجله مدیریت سلامت چاپ شده، در حوزه بی اختیاری ادراری زنان دو کار تحقیقاتی جالب با استفاده از ابزارهای داده کاوی و هوش مصنوعی انجام شده است.

یکی از ویژگی های کارهایی که من انجام داده ام این است که حتما یک فرد متخصص از حوزه بهداشت و درمان با ما همکاری می کند، حتما یک جراح یا یک پزشک با ما همراه است. کار ما جوری پیش رفته که آن ها به این باور رسیده اند که کار ما به دردشان می خورد و در کارها با ما مشارکت می کنند، حتی در جلسات، مشاوره می دهند، کمک می کنند، در جلسات دفاع شرکت می کنند. واقعا وقتی یک پزشک، یک جراح از وقت جراحی اش می گذرد و در جلسه دفاع شرکت می کند برای ما ارزشمند است .

و باز نکته دیگری که ما مد نظر داشتیم این بوده که حتما در محیط حضور داشته ایم و هیچ وقت هیچ مساله ای را از مقاله پیدا نکردیم، ما تمام مسایلمان را از دنیای واقعی پزشکی کشور پیدا کردیم و عملا بحث هایی که ما داریم شکل می دهیم مشکل گشایی از سیستم سلامت و درمان کشور و دنیاست.

یکی دیگر از کارهایی که ما انجام می دهیم، بحث های سیستماتیک در حوزه جراحی لابروسکوپی است که انشا ا… اولین خروجی های آن دارد حاصل می شود، من الان چهار دانشجوی دکتری دارم که همه شان در حوزه بهداشت و درمان کار می کنند، تعدادی از دانشجویان هم در مقطع کارشناسی ارشد هستند. بحث اساسی که در حال حاضر داریم دنبال می کنیم، بحث بیماران کلیوی بوده و اخیرا فعالیت در زمینه بیماران قلبی نیز آغاز شده است، در بحث سکته های قلبی ورود جدی پیدا کرده ایم که اصطلاحا به آن حوزه PCI می گویند که در جامعه به آنژیوگرافی معروف است و در این زمینه یک تیم از جراحان قلب به ما کمک می کنند.

من خیلی خوشحال می شوم که همکاران مهندس صنایع ما، اساتید و دانشجویان در این حوزه وارد شوند و اگر کمکی هم از دست ما بر بیاید انجام می دهیم، انشا ا… برنامه های دیگری هم برای توسعه این رشته در کشور و در سطح منطقه و جهان داریم و انشا ا… می خواهیم حرف برای گفتن داشته باشیم و هر موقع این ها به سر منزل مقصود برسد اعلام خواهیم کرد.


دوشنبه 91 بهمن 23 , ساعت 10:22 عصر

تا قبل از دهه 1980، فرایند مهندسی محصول به طور کامل در کارخانه تولیدی محصول و توسط بخش مهندسی تولید انجام می‌شد و حتی از آن به عنوان اطلاعاتی محرمانه حفاظت می‌شد. پژوهشگران و مهندسان طراح سعی می‌کردند محصولی طراحی کنند که به خوبی کار کند و مواد اولیه آن تا حد امکان ارزان باشد. اما در دهه 1980 این نگرش در طراحی محصول شروع به تغییر کرد. مدیران کارخانه کم‌کم به این صرافت افتادند که طراحی محصول و فرایند تولید از عوامل اصلی قیمت تمام شده محصول است و در نظر گرفتن فرایند ساخت محصول به هنگام طراحی آن ضروریست. بدین ترتیب مفهوم «طراحی برای ساخت » ظهور یافت. از این زمان، طراحان محصول نه تنها شرایط خود محصول (خوب کار کردن و ارزان بودن مواد اولیه) را باید مدنظر قرار می‌دادند بلکه باید محصولی را طراحی می‌کردند که فرایند ساخت آن حتی‌الامکان ساده و ارزان باشد. رویکرد «طراحی برای ساخت» به مدت بیش از یک دهه رویکردی برگزیده و پیشرفته در طراحی محصول به شمار می‌رفت.
اما در اوایل دهه 1990، مدیران صنایع کم‌کم متوجه شدند که با مدنظر قرار دادن مفاهیم مدیریت زنجیره تامین و لجستیک در مرحله طراحی محصول و فرایند، زنجیره تامین بسیار کاراتر و روان‌تری خواهند داشت. نخستین بار، پروفسور هاولی، استاد دانشگاه استنفورد، در سال 1992 مفهوم «طراحی برای لجستیک » را مطرح کرد. این رهیافت جدید، روشهایی را برای طراحی محصول و فرایند پیشنهاد می‌کند که به کنترل و کاهش هزینه‌های لجستیک و بالاتر بردن سطح خدمت‌دهی به مشتری کمک می‌کند. ویژگی مهم دیگر این رهیافت، ایفای نقش تامین‌کنندگان در طراحی محصول می‌باشد.

همانطور که در برخی یادداشت‌های پیشین به آن اشاره شد؛ هزینه‌های حمل و نقل و نگهداری موجودی اصلی‌ترین اجزای تشکیل‌دهنده هزینه‌های لجستیک است که تاثیر قابل توجهی در قیمت تمام‌شده یک محصول دارد.این هزینه‌ها به‌خصوص برای محصولاتی که لازم است اطمینان به دسترسی آنها و سطح خدمت‌دهی آنها بالا باشد بیشتر است (چراکه باید سطح موجودی بیشتری از آنها در دسترس بوده و نگهداری شود). این نکته دقیقا در رهیافت «طراحی برای لجستیک» مدنظر قرار می‌گیرد. «طراحی برای لجستیک» سه اصل بسته‌بندی و حمل‌ونقل اقتصادی (با کمترین هزینه)، پردازش‌های همزمان و موازی در فرایند تولید و تفکیک تاخیر یافته را در هنگام طراحی محصول مدنظر قرار می دهد.
هریک از این سه اصل به‌نوعی به موضوعات مربوط به هزینه‌های موجودی یا حمل‌ونقل و سطح خدمت می‌پردازند که در ادامه توضیحی در مورد آنها ارایه شده است.
مدنظر قرار دادن اصل بسته‌بندی و حمل‌ونقل اقتصادی در فرایند طراحی محصول بدین مفهوم است که طراحی محصولات باید به‌گونه‌ای باشد که بتوان آنها را با کارایی بالا و کمترین هزینه بسته‌بندی، انبار و جابجا کرد. اگر طراحی محصولات به‌گونه‌ای باشد که بتوان آنها را به طور فشرده‌تری بسته‌بندی کرد آنگاه حمل‌ونقل آنها ارزانتر تمام خواهد شد. به عبارتی، چنانچه حجم محصول و نه وزن آن محدودیت حمل را در یک کامیون رقم بزند؛ بدین معنی است که هزینه حمل‌ونقل تمام شده برای هر محصول کاهش خواهد یافت.
همانگونه که می‌دانیم امروزه حمل‌ونقل کانتینری به عنوان روشی موفق، استاندارد، ایمن و ارزان مورد توجه قرار گرفته است. از این رو بیشتر کارخانجات پیشرو به‌دنبال طراحی محصولاتی هستند که ابعاد آن با بهترین کارایی قابل گنجانده شدن درون کانتینرها باشد. این طراحی استاندارد محصول علاوه بر کاهش هزینه‌های حمل‌ونقل (به ازای هر محصول) باعث کاهش فضای انبارش موردنیاز در خرده‌فروشی‌ها و در نتیجه کاهش هزینه نگهداری موجودی‌ها و در نهایت کاهش قیمت تمام‌شده محصول خواهد شد.
اصل دوم رهیافت «طراحی برای لجستیک» امکان‌پذیر ساختن پردازش‌های همزمان و موازی در فرایند تولید است. براساس این اصل، طراحی محصول به‌گونه‌ای انجام می‌شود که به جای سری بودن خط تولید محصول (که زمانی طولانی می‌برد) با طراحی محصول به‌صورت چند قطعه مستقل، امکان پردازش موازی آن قطعات (بدون وابستگی به یکدیگر) وجود داشته باشد و در نهایت این قطعات مستقل بر روی یکدیگر سوار شده و محصول نهایی را شکل دهند. این رویکرد باعث صرفه‌جویی قابل‌توجهی در زمان و هزینه‌های تولید محصول خواهد شد. الزامات کوتاه شدن زمانهای راه‌اندازی و کوتاهتر شدن مداوم دوره عمر محصول، اغلب انجام برخی از مراحل ساخت را به‌صورت جداگانه و در مکانها متفاوت به‌منظور استفاده از تجهیزات و تخصص موجود الزام‌آور می‌کند. پردازش همزمان و موازی، مستلزم طراحی محصول به‌گونه‌ای است که امکان تغییر مختصر در فرایند ساخت وجود داشته باشد؛ به‌گونه‌ای که مراحلی که بیش از این به ترتیب انجام می‌شد را بتوان همزمان کامل کرد. بدیهی است که این روش به کاهش مدت عملیات ساخت کمک کرده، هزینه‌های موجودی را با بهبود پیش‌بینی‌ها (به‌دلیل کوتاهتر شدن زمان تولید)‌ پایین می‌آورد و نیاز به موجودی اطمینان را کاهش می‌دهد. موضوع اصلی در پردازش موازی، مفهوم تفکیک‌پذیری یا جداسازی است. اگر قطعات محصول را بتوان در هنگام ساخت، جداسازی یا به‌طور فیزیکی از هم جدا کرد؛‌ امکان ساخت این قطعات به‌طور موازی وجود خواهد داشت. نمونه بارز کارخانجات موفقی که این راهبرد را در طراحی محصول خود به‌کار گرفت را باید شرکت دل نام برد.
اصل سوم رهیافت «طراحی برای لجستیک»، یعنی تفکیک تاخیریافته، ناظر بر این نکته است که اطلاعات یکپارچه شده تقاضا همواره دقیق‌تر از داده‌های تفکیکی (یکپارچه نشده) است. به عبارتی همواره پیش‌بینی تقاضای مربوط به یک قاره آسانتر و دقیق‌تر از تقاضای یک کشور و تقاضای مربوط به گروهی از محصول آسانتر و دقیق‌تر از مدل یا محصولی خاص است. باتوجه به این نکته کلیدی چنانچه بتوانیم طراحی محصول را به‌گونه‌ای انجام دهیم که جداسازی مدلهای مختلف محصول در آخرین مرحله تولید (و حتی گاها در مراکز توزیع و خرده‌فروشی) انجام شود به نحو قابل توجهی از خطاهای پیش‌بینی (که منجر به نگهداری موجودی‌های اطمینان بالا و در نتیجه هزینه‌های نگهداری موجودی بالا می‌شود) کاسته خواهد شد.
به عنوان نمونه، دو تولیدکننده پوشاک را در نظر بگیرید که یکی رنگرزی را در همان مراحل اولیه تولید انجام می‌دهد و دیگری تفکیک رنگ پوشاک را تا آخرین مرحله تولید به تاخیر انداخته است. مسلما تولیدکننده دوم آسیب‌پذیری کمتری از تغییرات تقاضا خواهد داشت و سریعتر می‌تواند خود را با شرایط جدید ذائقه بازار مصرف تطبیق دهد. در این رویکرد، فرایند ساخت با ساخت یک محصول عمومی یا گروهی از محصولات آغاز می‌شود و بعدا به شکل محصول نهایی خاصی از هم تفکیک می‌شوند.
یکی از مهمترین مزایای استفاده از این روش برای محصولات و کالاهای صادراتی است که امکان بهره‌گیری از مزایای تعرفه‌ها و حقوق گمرکی کالای نیمه‌تمام یا شکل نگرفته را که خیلی پایین‌تر از محصولات نهایی است را فراهم می‌سازد. بنابراین اجرای راهبرد «تفکیک تاخیریافته» و کامل کردن فرایند ساخت در یک مرکز توزیع محلی (که در کشور هدف واقع شده است) باعث کاهش هزینه‌های مربوط به تعرفه و حقوق گمرکی خواهد شد.
در پایان باید گفت که در به‌کارگیری رهیافت «طراحی برای لجستیک» باید ملاحظات خاصی را مدنظر داشت و ممکن است اجرای این رهیافت برای محصول یا زنجیره‌های تامین خاصی امکانپذیر یا مقرون به‌صرفه نباشد. به‌طور کلی، ابتکارات «طراحی برای لجستیک» اگر در ابتدای چرخه عمر یک محصول انجام شود به احتمال زیاد مؤثر واقع خواهد شد ولی اگر بخواهد بعدا اجرایی شود احتمال دارد که نتواند هزینه‌های تغییر طراحی محصول را بازگرداند.
ملاحظه دیگر درخصوص این رهیافت آن است که معمولا محصولات و فرایندهای ساخت برپایه «طراحی برای لجستیک» دارای هزینه ساخت بالاتری هستند. بنابراین لازم است صرفه‌جویی‌های حاصل از محصولی که براساس این رهیافت طراحی شده است (همچون هزینه‌های حمل‌ونقل، نگهداری موجودی، انبارداری و مانند اینها) را با هزینه افزایش یافته ساخت مقایسه کنیم. البته لازم به تاکید است که بسیاری از مزایای حاصل از اجرای چنین سیستمی (طراحی برای لجستیک)‌ را به سختی می‌توان با عدد و رقم نشان داد. افزایش انعطاف‌پذیری، خدمت‌دهی کاراتر به مشتری و کاهش زمان پاسخ‌دهی به بازار از جمله مزایای مهم محصولات برپایه «طراحی برای لجستیک» هستند که به‌سختی می‌توان آنها را ارزشگذاری کرد.

(دکتر مهدی فتح اله / ‌رئیس موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی)


دوشنبه 91 بهمن 23 , ساعت 10:20 عصر


امروزه میتوان گفت در کشور ما، اصل کار تیمی ،یک فرهنگی فراموش شده در اکثر روابط کاری است.کار تیمی را  به عنوان یک کلید از چندین کلید برای رسیدن به صنعتی پویا وبهره ورتر معرفی کرد. بی شک وظیفه یک مهندس صنایع  است که نه تنها خود دارای تفکر کار تیمی باشد بلکه بتواند دیگر اعضای  یک مجموعه را به کار تیمی راغب کند.طی یک بررسی انجام شده در صنایع موفق در ایران(صنایع نفت،پتروشیمی و....) دو مبحث در هر یک از واحد های صنعتی این  خودنمایی میکند 1- برنامه ریزی موثر  2- کار تیمی 

جان ماکسول در کتاب خود کارتیمی را بر17 پایه استوار می داند که هفده مورد در ذیل ارایه شده است:

 


1- سازگار و انعطاف‌پذیرند : کار تیمی با خشکی و انعطاف‌ناپذیری سازگار نیست. جلو خشونت خویش را می‌توان گرفت، بر ترس می‌توان چیره شد و تنبلی را با حربه انظباط از خود دور کرد، اما خشکی دماغ علاجی ندارد، و بذر اندام را در درون خود دارد. اگر بخواهید با دیگران کار کنید و در تیم عضوی مؤثر باشید باید از انطباق بر تیم ابایی نداشته باشید. بازیگران سازگار و انعطاف‌پذیر تیم :
الف - آموختن را دوست دارند.
ب - احساس امنیت می‌کنند.
پ - خلاق هستند.
ت - خدمت به مردم را دوست دارند. (25)

2- هم دست و هم داستانند : اول باید با یکدیگر کار کرد، بعد با یکدیگر برنده شد. چالشهای بزرگ، کار تیمی بزرگ می‌طلبد، و ضروری ترین صفتی که تیم را در کارهای دشوار موفق می‌سازد همکاری توأم با همدلی اعضای آن است. همکاری توآم با همدلی یعنی اینکه با دل و جان با یکدیگر کار کنیم. نویسنده نظر داده که چهار تحول باید رخ دهد تا همکاری اعضای تیم همدلانه شود : (38)
- تحول در برداشت و بینش - به اعضای تیم به چشم همکارانی همدل بنگرید نه به چشم رقیب.
- نگرش - اگر بخواهید ذهنیتی پیدا کنید که خود و اعضای تیم را به جای رقیب مکمل یکدیگر بدانید به حمایت از اعضای تیم روی آوردید.
- کانون توجه - به جای خود، تیم را در کانون توجه قرار دهید.
- به نتیجه بیندیشید - همکاری و همدلی، چند را، چندان می کند.

3- تعهدپذیرند : لحظه‌ای که خود را به انجام کاری متعهد می سازید، خداوند هم به یاری می‌آید دستهایی به یاری می‌آیند که اگر تعهدی نداشتید نمی‌آمدند. بسیاری از مرد تعهد را از دریچه احساس خود می‌نگرند.
احساس آنها راهنمای انجام تعهد است. اما تعهد راستین چیزی دیگر است. تعهد امری احساسی نیست بلکه ریشه آن در منش ماست. تعهد معمولاً درگیر و دار سختی خود را نشان می‌دهد. تعهد به استعداد و توانایی بستگی ندارد. تعهد بر اثر انتخاب ایجاد می‌شود، نه بر اثر شرایط و تعهدی می‌ماند که مبتنی بر ارزشها باشد. زیرا پذیرش تعهد یک چیز است و پایبندی به آن چیز دیگر. (46)

4- ارتباط برقرار می‌کنند : تیم یعنی یک جان در چندین بدن. مثل خردمندان فکر کنید، اما با مردم به زبان خودشان حرف بزنید. جان کلام جان کلام این است که کار تیمی نمی‌توان کرد، مگر اینکه بازیکنان با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. اگر ارتباط نباشد تیمی در کار نیست، بلکه جمعی از افراد هستند که پیوندی با یکدیگر ندارند.ارتباط باز پایه‌های اعتماد را محکم می‌سازد. داشتن مقاصد پنهان، و ایجاد ارتباط از طریق شخص ثالث مناسبات تیم را تضعیف می‌کند. مردم به کاری که در آن به بازی گرفته شوند دل می دهند. (61)

5- لایق و باکفایت هستند : اعضای باکفایت هر تیمی توانایی و صلاحیت انجام کار را در بهترین وجه ممکن آن دارند. آدمهای لایق و با کفایت تعالی طلب هستند. تعالی، ارزش ما را بر پایه توانایی و ظرفیت خود ما می‌سنجد. آدمهای با کفایت به متوسط قانع نمی‌شوند. نیروی خود را بر کار خویش متمرکز می‌سازند و در طبق اخلاص می‌گذارند. آدمهای با کفایت، کیفیت کار خود را پایین نمی‌آورند. (71)

6- قابل اعتماد هستند : از آنهایی که بحث و استدلال می‌کنند نترسید، از کسانی بترسید که در بحث و گفتگو طفره می‌روند. پایه‌های اعتماد به نظر نویسنده عبارتند از :
- انگیزه اصلی - نویسنده نظر داده که سعی می‌کنم انگیزه‌های خود را در چارچوبی درست قرار دهم و اعضای تیم را نیز تشویق به همین کار می‌کنم. حال اگر کسی باشد که مصلحت خویش را مصلحت تیم مقدم بدارد قابل اعتماد نخواهد بود.
- مسئولیت - در تحلیل نهایی، صفت مشترک همه آدمهای موفق مسئولیت‌پذیری آنها است. انگیزه به ما می‌فهماند که چرا اشخاص قابل اعتماد هستند، اما احساس مسئولیت اشخاص نشان می‌دهد که می‌خواهند قابل اعتماد باشند.
- فکر کردن - قابلیت اعتماد فراتر از مسئولیت‌پذیری است . مسئولیت پذیری باید با فکر همراه باشد تا به درد بخورد.
- پایداری - اگر نتوان بر یاران تیمی همیشه اعتماد کرد، هیچگاه به آنها اعتماد نکنید. پایداری فراتر از استعداد است. منشی را می‌طلبد که به رغم دشواریها جانزند. (83)

7- انظباط دارند : در کوره انضباط است که استعداد به توانایی تبدیل می‌شود. انضباط انجام کارهایی است که نمی‌خواهید انجام دهید، تا دست به انجام کاری بشوید که می خواهید انجام دهید. اشخاص باید در سه زمینه انضباط ایجاد کنند تا برای تیم مفید باشند :
الف - انضباط اندیشیدن - اگر ذهن خود را فعال نگاه دارید پیوشته به چالشهایی ذهنی روی می‌آورید و همواره به چیزهای خیر می‌اندیشید؛
ب - انضباط احساسات، نگذارید احساسات شما را از کاری که باید بکنید باز دارد یا به کاری که نباید بکنید وا دارد.
پ - انضباط لازم برای اقدام و عمل - تفاوت برنده یا بازنده در عمل و بی‌عملی است. (93)

8- یاران، تیم را بالا می‌کشند : بر قدر و ارزش یاران افزودن کاری بزرگ است. بیشتر مردم وقتی که به وضع موجود راضی می‌شوند از صعود به قله‌های بالاتر باز می‌مانند. اعضای تیم، کسی را که بتواند آنان را بالا ببرد، و بر توان و ظرفیت آنها بیفزاید دوست دارند و می‌ستایند. کسانی که یاران تیمی خود را پر و بال می‌دهند و راه رشدشان را می‌گشایند چند ویژگی مشترک دارند :
الف - یاران تیمی خود را قدر می‌شناسند.
ب - ارزشهای یاران تیمی را بالا می‌برند.
پ- قدر و منزلت یاران تیمی را بالا می برند.
ت - به دیگران بال و پر می‌دهند قبل از آنکه خود بال و پر گشایند.
حقیقت این است که مردم همیشه به کسی که بزرگشان کند نزدیک می‌شوند و از کسی که از قدرشان بکاهد دوری می‌جویند. (105)

9- مشتاقند : کاری بزرگ بدون اشتیاق انجام نشده است. هیچ چیز جای اشتیاق را نمی‌گیرد. تیمی که محفل مشتاقان باشد نیرویی شگرف می‌یابد، و چنین نیرویی منشاء قدرت می‌شود. آدمهای موفق می‌دانند که نگرش انسان دست خود اوست و اشتیاق بخشی از آن است. آنان که دست روی دست می‌گذارند تا نیرویی از خارج اشتیاق‌شان را برانگیزد ریزه‌خوار دیگرانند.
اگر بازی را آغاز نکنید برنده نمی‌شوید. بر ترس غلبه کنید. برای غلبه بر ترس، باید ترس را احساس کنید و بعد دست به عمل بزنید. راه شکستن دور ترس فقط این است که با ترس روبرو شویم و سپس گامی عملی برداریم. همین‌طور اگر بخواهیم از مشتاقان باشیم، باید در این راه گام برداریم. (116)

10- قصدی و هدفی دارند : زندگی کردن با عقاید جهانیان آسان است، فرو رفتن در لاک عقاید و افکار خویش نیز آسان است. اما انسان بزرگ کسی است که هم در میان جمع باشد و هم استقلال رأی و فکر خود را حفظ کند.
تیمی موفق می‌شود که اعضای آن برای رسیدن به مقصد مصمم باشند و هوش و حواسشان به کارشان باشد. نویسنده از قول ‹‹ویتنی›› نخستین رئیس آزمایشگاه پژوهشی جنرال الکتریک گفته است : " بعضی از مردم هزاران دلیل می‌‌آورند که چرا کاری را که می خواهند انجام دهند نمی‌توانند در صورتی که فقط یک دلیل نیاز دارند که چرا می‌توانند." (126)
طول عمر ما دست خود ما نیست، اما صرف عمر دست خود ماست. اگر هدفی و مقصودی را دنبال کنیم، از عمر و استعدادی که خداوند به ما داده نهایت استفاده را خواهیم کرد. (131)

11- احساس رسالت می‌کنند : راز کامیابی، پایداری در راه است. کسی که "چرا"یی دارد که برای آن زندگی می‌کند تقریباً "چگونه‌" ای را تحمل می‌کند. یاران تیمی که رسالتی را بر دوش خود احساس می‌کنند و خود را نسبت به تیم متعهد ساخته باشند می‌گذارند که رهبر تیم وظیفه رهبری خود را انجام دهد.
نویسنده برای آنان که احساس رسالت می‌کنند چهار ویژگی را شناسایی و معرفی کرده است :
الف - مقصد تیم را می‌دانند
ب - می گذارند که رهبر تیم، رهبری کند
پ - اول توفیق تیم را می‌خواهند بعد توفیق خود را
ت - به هر کاری که لازم باشد دست می‌زنند تا رسالت خود را انجام دهند. (140)

12- آماده‌اند : آمادگی، تفاوت بین برد و باخت است. دستاوردهای چشمگیر، حاصل آمادگی عادی و معمولی است . آمادگی از آنجا آغاز می شود که بدانید برای چه چیزی آماده می‌شوید. برای توفیق در هر کار و کوششی باید خود را از نظر جسمی آماده کنید. اما باید به خود، به تیم خود و به شرایط موقعیتی که در آن هستید نیز نگرشی مثبت داشته باشید. هنری فورد عقیده داشته است که راز کامیابی بیش از هر چیز دیگر در آمادگی است. آمادگی ایجاب می‌کند که به سیر حرکت آینده بیندیشیم به طوری که اکنون در یابیم که بعدها چه نیازی داریم. (153)

13- با یاران تیم می‌جوشند : آن کس که عقاید خویش را بیشتر از یاران تیم دوست دارد و عقیده‌های خود را پیش می‌برد، تیم را از حرکت باز می دارد. وقتی که پای مناسبات به میان می‌آید همه چیز با احترام و ارج نهادن دیگران آغاز می‌شود. جورج‌مک دوفالد شاعر اسکاتلندی عقیده دارد : کسی که به من اعتماد می‌کند از کسی که مرا دوست دارد گامی فراتر نهاده است. (163)

14- در پی ارتقاء خویشند : ارتقای شما، ارتقای تیم است. چنان بیاموزید که گویی عمری جاودانه دارید. چنان زندگی کنید که گویی همین فردا پایان عمر شماست. نویسنده از قول مدیرعامل جوان نوکیا در ارتباط با ارتقاء می نویسد که استراتژی او دو خط را دنبال می‌کرد. نخست تصمیم گرفت که تلاشهای سازمان را در فناوری اطلاعات متمرکز سازد. کار مهم دیگر این بود که به آدمها توجه کند. زیرا او تشخیص داد که ارزش شرکت به منابع انسانی است و نه به منابع طبیعی. او می‌گوید : آموزش مدام حق هر کسی است که در آن شرکت کار می‌کند. (173)

15- از خود گذشته‌اند : جایی که تیم باشد، منی در کار نیست. یک شاعر به شوخی گفته است : ما را خدا برای این خلق کرده است که به دیگران نیکی کنیم. دیگران اینجا چه می‌کنند، نمی‌دانم. هیچ تیمی توفیق نمی‌یابد، مگر اینکه هر کس دیگری را بر خود مقدم بدارد. از خود گذشتگی آسان نیست. اما لازم است. بذر از خودگذشتگی را چگونه در بستر ذهن خود می‌پاشید این کار را با گامهای زیر بردارید (189)
الف - بخشنده و گشاده دست باشید
ب - سیاست بازی را کنار بگذارید
پ - وفادار باشید
ت - به وابستگی متقابل بیش از استقلال ارج نهید.

16- مشکل گشایند : دنبال درد نگردید، درمان را پیدا کنید. نویسنده از قول آلفرد مونتاپرت می‌نویسد اکثر مردم دشواریها را می‌بینند، اما شما ر کسانی که هدفها را می‌بینید اندک است، تاریخ کامیابی را اینها رقم می‌زنند.
تیپ شخصیتی ما ، پرورش و تربیت ، و تاریخچه زندگی شخص ما تعیین می کند که تا چه حد مشکل‌گشا هستیم. اما البته هر کسی می‌تواند اهل یافتن راه‌حل باشد. به حقایقی توجه کنید که همواره راه‌حل جویان و مشکل گشایان تشخیص داده‌اند:
الف - مشکلات، تصویرهای ذهنی ما هستند
ب - همه مشکلات قابل حل هستند
پ - مشکلات، آن چنان را آن چنان‌تر می‌کنند.
در رویارویی با مشکلات چهار راه در پیش دارید : فرار از مشکل، مبارزه با مشکل، فراموش کردن مشکل با رویارویی با آن ، انتخاب شما کدام است. (200)

17- پی‌گیر و نستوه‌اند : هرگز میدان را ترک نکنید. دور را دیدن یک چیز است و رفتن به آنجا چیز دیگری. آدمهای نستوه به بخت، سرنوشت یا قضا و قدر متکی نیستند و وقتی که شرایط دشوار می‌شود، از کار دست نمی‌کشند. می‌دانند که روز جهد و کوشش، روز و ادادن نیست. توماس ادیسون می‌گفت : من از جایی آغاز می‌کنم که آخرین نفر رها کرده است. (213)
نویسنده از قول ‹‹ ویلیامز›› می‌نویسد : اگر سختکوش باشید از پنجاه درصد مردم - آمریکا جلو افتاده‌اید، اگر صادق باشید از چهل درصد دیگر پیش می افتید و ده درصد دیگر در نظام اقتصاد آزاد، جنگی است با چنگ و دندان.

 

*******************************************************************************************************

  -برگرفته از:

مقاله باعنوان"بررسی اثرات مستقیم کار تیمی براقتصاد صنعتی در ایران" نوشته سید سعید باقری

کتاب" 17اصل کار تیمی"  نویسنده : جان ماکسول  مترجم : مهندس عزیز کیاوند  ناشر : نشر فرا


دوشنبه 91 بهمن 23 , ساعت 10:19 عصر

سیستم‌های پیچیده اجتماعی تعداد زیادی از مسائل دارای طبیعت ترکیباتی را پیش روی ما قرار می‌دهند . مسیر کامیونهای حمل‌ونقل باید تعیین شود ، انبارها یانقاط فروش محصولات باید جایابی شوند ، شبکه‌های ارتباطی باید طراحی شوند ، کانتینرهاباید بارگیری شوند ، رابط‌های رادیویی می‌بایست دارای فرکانس مناسب باشند ، مواداولیه چوب ، فلز ، شیشه و چرم باید به اندازه‌های لازم بریده شوند ؛ از این دست مسائلبی‌شمارند . تئوری پیچیدگی به ما می گوید که مسائل ترکیباتی اغلب پلی‌نومیال(Polynomial)نیستند .این مسائل در اندازه‌های کاربردی و عملی خود به قدری بزرگ هستند که نمی‌توان جواببهینه آنها را در مدت زمان قابل پذیرش به دست آورد . با این وجود ، این مسائل باید حلشوند و بنابراین چاره‌ای نیست که به جوابهای زیر بهینهبسنده نمود ؛ به گونه‌ای که دارای کیفیت قابل پذیرش بوده و در مدت زمان قابل پذیرش بهدست آیند .

 

 

چندین رویکرد برای طراحی جوابهای با کیفیت قابل پذیرش تحت محدودیت زمانی قابلپذیرش پیشنهاد شده است . الگوریتم‌هایی هستند که می‌توانند یافتن جوابهای خوب درفاصله مشخصی از جواب بهینه را تضمین کنند که به آنها الگوریتم‌های تقریبی می‌گویند .الگوریتم‌های دیگری هستند که تضمین می‌دهند با احتمال بالا جواب نزدیک بهینه تولیدکنند که به آنها الگوریتم‌های احتمالی گفته می‌شود . جدای از این دو دسته ، می‌توانالگوریتم‌هایی را پذیرفت که هیچ تضمینی در ارائه جواب ندارند اما بر اساس شواهد وسوابق نتایج آنها ، به طور متوسط بهترین تقابل کیفیت و زمان حل برای مسئله موردبررسی را به همراه داشته‌اند ؛ به این الگوریتم‌ها، الگوریتم‌های هیوریستیک گفتهمی‌شود .


هیوریستیک‌ها عبارتند از معیارها ، روشها یا اصولی برای تصمیم‌گیری بین چندین خط‌مشی و انتخاب اثربخش‌ترین برای دستیابی به اهداف موردنظر . هیوریستیک‌ها نتیجه برقراری اعتدال بین دو نیاز هستند : نیاز به ساخت معیار‌های ساده و در همان زمانتوانایی تمایز درست بین انتخاب‌های خوب و بد .

در حالت کلی سه دسته از الگوریتم‌های هیوریستیک قابل تشخیصاست:

1-الگوریتم‌هایی که بر ویژگی‌های ساختاری مساله و ساختار جواب متمرکزمی‌شوند و با استفاده از آنها الگوریتم‌های سازنده یا جستجوی محلی تعریفمی‌کنند .

2-الگوریتم‌هایی که بر هدایت هیوریستیک یک الگوریتم سازنده یا جستجویمحلی متمرکز می‌شوند به گونه‌ای که آن الگوریتم بتواند بر شرایط حساس (مانند فراراز بهینه محلی) غلبه کند . به این الگوریتم‌ها ، متاهیوریستیک گفتهمی‌شود .

3-الگوریتم‌هایی که بر ترکیب یک چارچوب یا مفهوم هیوریستیک باگونه‌هایی از برنامه‌ریزی ریاضی (معمولا روشهای دقیق) متمرکز می‌شوند .

هیوریستیک‌های نوع اول می‌توانند خیلی خوب عمل کنند (گاهی اوقات تا حد بهینگی) اما ممکن است در جواب‌های دارای کیفیت پایین گیر کنند . همان طور که اشاره شد یکیاز مشکلات مهمی که این الگوریتم‌ها با آن روبرو می‌شوند افتادن در بهینه‌های محلی است ، بدون اینکه هیچ شانسی برای فرار از آنها داشته باشند . برای بهبود این الگوریتم‌هااز اواسط دهه هفتاد ، موج تازه‌ای از رویکردها آغاز گردید . این رویکردها شاملالگوریتم‌هایی است که صریحا یا به صورت ضمنی تقابل بین ایجاد تنوع جستجو (وقتیعلائمی وجود دارد که جستجو به سمت مناطق بد فضای جستجو می‌رود) و تشدید جستجو (بااین هدف که بهترین جواب در منطقه مورد بررسی را پیدا کند) را مدیریت می‌کنند .

این الگوریتم‌ها متاهیوریستیک نامیده می‌شوند . از بین این الگوریتم‌ها می‌توانبه موارد زیر اشاره کرد:

  • بازپخت شبیه‌سازی شده.
  • جستجوی ممنوع.
  • الگوریتم‌های ژنتیک.
  • شبکه‌های عصبی مصنوعی.
  • بهینه‌سازی مورچه‌ای یا الگوریتم‌های مورچه


دوشنبه 91 بهمن 23 , ساعت 10:6 عصر

یادداشت های یک صنایعی

.:: دانلود با لینک مستقیم ::.

توجه:حجم فایل 112 کیلوبایت میباشد.برای کسانی که از اینترنت خانگی استفاده میکنند حداکثر 35 ثانیه زمان برای دانلود مورد نیاز است.

برای ورود به وبلاگ آقای کریمی اینجا کلیک کنید


   1   2      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ